توکّل بر خدا به معنای اعتماد به خداوند و سپردن نتیجه ی کارها به اوست. انسان متوکّل خداوند را تکیه گاه مطمئن خود می یابد و در عین عمل به وظایف، امورش را به او واگذار می کند. او می داند که در صورت انجام وظیفه، هر نتیجه ای که به دست آید، به مصلحت اوست، گرچه خود بدان مصلحت آگاه نباشد. زیرا خدای حکیمی که جهان را تدبیر و اداره می کند از هر کس نسبت به ما مهربان تر است. اگر این گونه باشیم، خداوند کارهای ما را به بهترین وجه چاره خواهد کرد و آن چیزی را که حقیقتاً به نفع ماست پیش خواهد آورد. خداوند آینده هایی را می بیند که ما نمی بینیم و به مصلحت هایی توجه دارد که ما درک نمی کنیم. گاهی چیزهایی را به نفع خود می پنداریم در حالی که به ضرر ماست، یا اموری را به ضرر خود می دانیم در حالی که به نفع ماست. بنابراین شایسته است که با اخلاص بر خدا اعتماد کنیم و بدانیم که هیچ قدرتی در جهان مانع چاره سازی خدا نیست.
امام صادق (ع) فرمود: خداوند به داود (ع) وحی کرد هر بنده ای از بندگانم به جای پناه بردن به دیگری با نیّت خالص به من پناه آورد، از کارش چاره جویی می کنم، گرچه همه ی آسمان ها و زمین و هرچه در آن هاست، علیه او برخیزند
توکّل در جایی درست است که انسان مسئولیت و وظیفه ی خود را به خوبی انجام دهد، یعنی فکر و اندیشه ی خود را به کار گیرد، با دیگران مشورت کند، بهترین راه ممکن را انتخاب نماید و با عزم و اراده ی محکم برای رسیدن به مقصود تلاش کند. در این صورت است که می توان بر خدا توکّل کرد. زیرا توکّل، جانشین تنبلی و ندانم کاری افراد نیست بلکه کمک کننده و امیددهنده به کسی است که اهل همّت، تعقل و پشتکار است.